تاریخ: ۰۲ مرداد ۱۴۰۲ ، ساعت ۲۲:۱۶
بازدید: ۱۳۸
کد خبر: ۳۱۱۴۰۱
سرویس خبر : فلزات غیرآهنی
پنتاگون، افغانستان را «عربستان‌سعودی لیتیوم» نامید

طالبان و شرکای جدید چینی

‌می‌متالز - یک‌دهه پیش، وزارت دفاع آمریکا، با توجه به نظرات کارشناسی زمین شناسان دولت این کشور، به این نتیجه رسید که ذخیره لیتیوم و سایر مواد معدنی مدفون در افغانستان ممکن است یک‌تریلیون دلار ارزش داشته باشد. «کارگروه عملیات تجاری و ثبات پنتاگون» که در یادداشتی در ۲۰۱۰ به پتانسیل توسعه افغانستان پرداخته بود، این کشور را «عربستان‌سعودی لیتیوم» نامید.

به گزارش می‌متالز، یک‌سال بعد، سازمان زمین شناسی آمریکا نقشه‌ای را منتشر کرد که شامل مختصات ذخایر عمده زیرزمینی بود و اعلام کرد که افغانستان می‌تواند به عنوان منبع اصلی شناخته شده لیتیوم جهان در نظر گرفته شود. اکنون، اما شرایط به گونه‌ای تغییر کرده است که طالبان علاوه بر آنکه دولت تحت حمایت آمریکا را سرنگون کرد، آغازگر پیچ تاریخی در سرنوشت افغانستان مدرن شده است. طالبان درحال حاضر به دنبال بهره برداری از ذخایر عظیم لیتیوم است که محبوبیت فزاینده جهانی خودروی برقی نیاز به آن را برانگیخته است. به گفته آژانس بین‌المللی انرژی، تقاضا برای لیتیوم تا ۲۰۴۰، ممکن است تا ۴۰برابر سطح ۲۰۲۰ افزایش یابد.

افغانستان، اما همچنان تحت فشار شدید بین‌المللی قرار دارد. نگرانی‌های حقوق بشری، به ویژه سرکوب زنان و ارتباط طالبان با تروریسم، این کشور را از نظر سیاسی منزوی کرده و تحت تحریم‌های چندجانبه و آمریکایی قرار داده است. با این حال، وعده شکوفایی با کمک لیتیوم می‌تواند تلاش‌های غرب را در تحت فشار قرار دادن طالبان برای تغییر روش‌های افراطی ناکام بگذارد. درحال حاضر، با غیبت آمریکا، این شرکت‌های چینی هستند که برای به دست آوردن سود بادآورده از تجارت لیتیوم در افغانستان ریشه دوانده اند و با موفقیت در این زمینه، موقعیت چین را در زنجیره تامین جهانی مواد معدنی لوازم الکترونیک و خودرو‌های برقی دست نیافتنی خواهند کرد. تقاضای فزاینده برای لیتیوم بخشی از تقلای جهانی برای انواع فلزات مورد استفاده در ساخت خودرو‌های برقی است که به طور گسترده برای گذار به انرژی سبز حیاتی تلقی می‌شود.

اگرچه استخراج و فرآوری مواد معدنی مانند نیکل، کبالت و منگنز اغلب با عواقب ناخواسته‌ای از جمله آسیب به کارگران، شهر‌های در محدوده معادن و مشکلات محیط‌زیستی همراه است، در مورد افغانستان به نظر می‌رسد پیامد‌های ژئوپلیتیک هم در راه داشته باشد. از سویی، طالبان در مدل توسعه اقتصادی خود از غرب دوری می جوید و از طرف دیگر پای شراکت با چینی در میان است که در حاضر درگیر رقابتی شدید و استراتژیک با آمریکاست. در حوالی زمانی که کابل به دست طالبان در اوت ۲۰۲۱ سقوط کرد، بازار لیتیوم جهان به‌یکباره رونق گرفت. قیمت این ماده معدنی از ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲ هشت‌برابر شد و صد‌ها کارآفرین معدنی چینی را به سمت افغانستان سرازیر کرد. مقامات طالبان، کارآفرینان چینی و واسطه‌های افغانی آنها، در مصاحبه‌های خود حرارت مشابهی را که یادآور تب طلا در قرن نوزدهم بود توصیف می‌کردند. تاجران بین‌المللی چینی هتل‌های کابل را به تسخیر خود درآورده بودند و بر سر منابع لیتیوم در مناطق مختلف رقابت می‌کردند.

مدیران چینی هم برای مذاکرات در مورد حقوق اکتشاف با رهبران طالبان دیدار‌هایی را ترتیب می‌دادند. رهبران طالبان در حالی که به دنبال مذاکره با شرکت‌های خارجی هستند و چینی‌ها به عنوان مدعیان اصلی در نظر گرفته می‌شوند، در ماه‌های اخیر استخراج و تجارت لیتیوم را متوقف کرده اند. کارشناسان صنعت هشدار می‌دهند که حتی در صورت انعقاد قرارداد، ممکن است استخراج لیتیوم به دلیل چالش‌های عرضه آن به بازار تا سال‌ها به عقب بیفتد. درحال حاضر حد فاصل کوه‌های صخره‌ای و غنی از مواد معدنی ولایات کنر و نورستان در شمال شرق افغانستان جاده آسفالتی وجود ندارد تا آن را به جهان خارج وصل کند. این درحالی است که در کشور‌هایی مانند شیلی و استرالیا، ذخایر فراوان و قابل دسترس تری یافت می‌شود. در این میان، آنچه به گفته افغان ها، چینی‌ها و آمریکایی‌ها مسلم است، این است که افغانستان پس از دهه‌ها جنگ در میانه دوره گذار تاریخی قرار گرفته است. تا زمانی که طالبان توسط غرب طرد شود، افغانستان خواه از روی ناچاری و خواه انتخابی، به چین پناه خواهد برد.

ثروت قدرنادیده

افراد محلی از این زمین‌ها به عنوان «دره مرگ» یاد می‌کنند، همان‌طور که آمریکایی‌ها آن را نامیده بودند. در کنار پیچ رودخانه‌ای خروشان، دیوار‌های خاکستری بلند پایگاه نظامی ننگلام قرار دارد که اکنون متروک مانده است؛ اما زمانی دورافتاده‌ترین پایگاه آمریکایی‌ها به حساب می‌آمد. با طی مسیر یک‌ساعتی پس از پایگاه متروک، دره‌ای شیب دار و صخره‌ای در مجاورت کوه‌های غبارآلود برف نورستان نمایان می‌شود. از دوران باستان، این معادن منبع درآمدی مکمل برای خانواده‌های کشاورز بوده است که سنگ‌های قیمتی و بلور‌های شیشه‌ای و ارغوانی کوارتز، تورمالین و کونزیت را استخراج می‌کردند و به بازار‌های آسیای مرکزی و جنوبی می‌فروختند.

هنگامی که معدنچیان به دنبال کونزیت با کیفیت بالا به حفاری می‌پرداختند، به طور معمول انبوه سنگ‌های شیری‌رنگی را دور می‌انداختند. مردم محلی آن‌ها را «تختاپات» به معنای زباله کونزیت می‌خواندند؛ اما زمین شناسان آن را با نام اسپودومن یا «سنگ معدن لیتیوم» می‌شناسند. صفی، رئیس سابق شورای روستایی که اکنون به عنوان نماینده معدنچیان محلی کار می‌کند، در این زمینه می‌گوید: «کسی برای ضایعات کونزیت ارزشی قائل نبود، تا زمانی که بازرگانان چینی وارد شدند. آن‌ها از این کشف شگفت زده بودند و مردم محلی را هیجان زده کردند.» سال گذشته، برخی از تاجران چینی تا جایی که می‌توانستند سنگ معدن خریدند و کامیون‌های پر از بار را به جاده پر از بمب جاده مرگ سپردند. صفی در این زمینه به خاطر می‌آورد کاوشگران چینی سنگ را با طیف سنج‌های دستی آزمایش می‌کردند و تردید داشتند که غنای لیتیوم سنگ معدن به اندازه کافی بالا باشد تا استخراج در مقیاس صنعتی مقدر شود.

در دهه ۱۹۶۰، زمین شناسان شوروی برای اولین بار ذخایر قابل‌توجهی از لیتیوم را در سنگ‌های بلوری بزرگ به نام پگماتیت در امتداد رشته کوه هندوکش گزارش کردند. پس از تهاجم آمریکا در ۲۰۰۱، تیم‌های کاوشگر زمین شناسی آمریکا که به عنوان بخشی از گروه ضربت پنتاگون کار می‌کردند، با همراهی و حمایت تفنگداران دریایی به دریاچه‌های نمکی جنوب افغانستان سرکشی کردند. نتیجه شگفت آور بود؛ غنای لیتیوم آنقدر بالا بود که با ذخایر آب‌نمک شیلی و آرژانتین که برخی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان لیتیوم در جهان هستند، قابل مقایسه بود. کریستوفر ونوک، کارشناس سابق سازمان زمین شناسی آمریکا که در مطالعات پنتاگون شرکت داشت، در مورد آن مطالعات می‌گوید، با استفاده از بررسی‌های هوایی تخمین زده شد که ولایات کنر و نورستان سرشار از سنگ‌های لیتیوم هستند.

با وجود دره‌های خطرناک، بازدید و کاوش در این مناطق پیش نرفته است و امروز حتی تخمین دقیقی از ذخایر لیتیوم افغانستان در دسترس نیست. البته در صورت حصول از خلوص بالای معادن لیتیوم افغانستان نیز تجارت در این صنعت تنها در صورتی مقرون به صرفه خواهد بود که زیرساخت‌های لازم از جمله جاده ها، راه آهن ها، کارخانه‌های فرآوری سنگ معدن و نیروگاه‌های جدید در آن نواحی ساخته شود. تا اینجا به نظر می‌رسد متفکران استراتژیک چین موافق این دست سرمایه‌گذاری‌ها نیز باشند. شهاب الدین دلاور، وزیر معادن افغانستان و یکی از رهبران ارشد طالبان، در مصاحبه‌ای با واشنگتن پست گفت، نمایندگان شرکت چینی در دفتر او حضور داشتند و جزئیات پیشنهادی ۱۰میلیارد دلاری شامل تعهدات بلندمدت برای ساخت کارخانه فرآوری سنگ لیتیوم، کارخانه‌های باتری سازی در افغانستان و ده‌ها کارگاه باتری سازی در کوهستان‌های محلی در افغانستان بوده است.

وزارتخانه معدن و پترولیوم از شرکت چینی گوچین پیشنهاد دریافت کرده بود. دلاور به جزئیات جدول زمانی اعطای امتیازات معدنی توجه نکرده و تنها گفته است که کمیسیونی متشکل از مقامات ارشد طالبان به رهبری عبدالغنی برادر، معاون نخست‌وزیر در امور اقتصادی، تمامی پیشنهاد‌ها را به‌دقت ارزیابی خواهد کرد و به گفته او در صورت لغو تحریم ها، دولت موقت طالبان آماده شنیدن پیشنهاد کشور‌های غربی و حتی آمریکا خواهد بود. در حال حاضر تحریم‌های آمریکایی هرگونه معامله با طالبان به‌استثنای کمک‌های بشردوستانه را ممنوع کرده است. هنری ساندرسون، سردبیر اجرایی Benchmark Mineral Intelligence در مورد افغانستان می‌گوید، انتظار می‌رود تا سال ۲۰۳۰، حدود ۶۰‌درصد از تمام خودرو‌ها در چین، اروپا و آمریکا برقی باشند و به این ترتیب جهان با کمبود جدی لیتیوم مواجه خواهد بود.

تب طلای چینی

اولین پیامی که در برابر چشمان هر مسافری که از فرودگاه بین‌المللی کابل خارج می‌شود قرار می‌گیرد، به زبان انگلیسی یا دری نیست، بلکه با حروف بزرگ چینی است. این بیلبورد توسط یو مینگهویی، رئیس کمیته بازرگانی چین - افغانستان نصب شده است که اولین بار در آوریل ۲۰۰۲، اندکی پس از تهاجم به رهبری آمریکا، به کابل آمد. امروز، یو مالک اولین کارخانه فولاد افغانستان است و مجوز شهرک صنعتی ۵۰۰هکتاری در خارج از کابل را دارد. پروژه «چاینا تاون» که توسط او در فرودگاه تبلیغ می‌شود در مورد برج ۱۰طبقه‌ای است که یو، آن را نوعی اتاق بازرگانی چینی و نمایشگاهی برای کالا‌های وارداتی می‌داند. یو در کار فروش ابزار‌های برقی، دیزل ژنراتور‌ها و حتی میز‌های اداری است که تصور می‌شود شرکت‌های چینی ممکن است پس از ورود به افغانستان و شروع استخراج معدن به آن‌ها نیاز پیدا کنند. او در دفترش در چاینا تاون، تکه‌های لاجورد و لیتیوم افغانی را با ذکاوت سیاسی خود به نمایش می‌گذارد.

در دفتر یو عکس قاب‌شده او که در کنار حشمت، برادر اشرف غنی، رئیس‌جمهور پیشین افغانستان گام برمی‌دارد به چشم می‌خورد. در قابی جدیدتر، او همراه حاجی نورالدین عزیزی، وزیر صنعت و تجارت کنونی طالبان که در سرنگونی غنی نیز نقش موثری داشت، ژست گرفته است. یو به یاد می‌آورد که در اواخر ۲۰۲۱ درست مشابه تجربه ۲۰سال قبل، شاهد هجوم چینی‌هایی بود که به دنبال فرصت‌ها در خلأ پس از جنگ افغانستان بودند. به گفته یو و سایر مهاجران چینی، در عرض چند ماه، بیش از ۳۰۰تن از هموطنانشان به کابل آمده بودند. برخی از آن‌ها پاسپورت پاکستان، سیرالئون یا سایر کشور‌ها را داشتند و به نظر می‌رسید به دنبال سهمی از معادن به این سرزمین مهاجرت کرده بودند. اواخر ۲۰۲۲، هتل محل اقامت تجار چینی توسط بمب گذاری مورد حمله قرار گرفت که ده‌ها نفر را مجروح کرد.

گروه موسوم به خلافت اسلامی، داعش، با انتشار ویدئویی مسوولیت این حمله را برعهده گرفت. این حمله نگرانی‌های جدیدی را در مورد امنیت تجار خارجی ایجاد کرد و بر آشوب‌های حاکم بر فضای سرمایه‌گذاری افغانستان افزود. اندکی پس از آن، دولت افغانستان در حالی که کماکان مشغول مذاکره با شرکت‌های معدنی و تدوین قوانین جدید بود، ممنوعیت موقت فروش لیتیوم را اعمال کرد. رافائلو پانتوچی، کارشناس روابط چین و آسیای مرکزی در دانشکده مطالعات بین‌المللی اس. راجاراتنام در سنگاپور، در این باره می‌گوید، سرمایه‌گذاری بزرگ چینی‌ها که طالبان به دنبال آن است به احتمال زیاد قریب الوقوع یا دگرگون کننده نخواهد بود. در ۲۰۰۷، افغانستان معدن مس عینک را طی قراردادی ۳۰ساله به ارزش ۳میلیارد دلار در اختیار شرکت دولتی چین «متالورژیکال گروپ» قرار داد. با این حال تاکنون پیشرفت چندانی صورت نگرفته است. این روز‌ها کماکان در گوشه و کنار کابل، گروه‌های کوچکی از معدنچیان چینی هنوز منتظر اعلام ازسرگیری تجارت لیتیوم هستند.

نمایی از دردسر

در تاریکی جوهری زیرزمین، حسین وفامل، سرباز سابق نیرو‌های ویژه افغان چمباتمه زده و به همراه سایر اعضای گروه قدیمی خود زمین را مین گذاری می‌کند. وفامل سنگ رگه دار و سبز تورمالین را بالا می‌گیرد. تورمالین همان سنگ قیمتی است که او و مردانش به دنبالش بودند و سپس سنگ سفید - تختاپات، سنگ لیتیوم - را برمی‌دارد و سری به نشانه تاسف تکان می‌دهد. وفامل می‌گوید سال گذشته، پس از ورود خریداران چینی، قیمت سنگ معدن لیتیوم تا حدود ۵۰سنت در کیلوگرم افزایش یافته بود که به درآمد بادآورده‌ای منجر شد. او که از ممنوعیت تجارت لیتیوم ناراضی به نظر می‌رسد، توضیح می‌دهد که طالبان درحالی تجارت را سرکوب کرده است که کوه‌های نورستان مملو از منابع مختلف است. از بسیاری جهات، معدن دورافتاده‌ای که در آن وفامل و مردانش مشغول فعالیت هستند، می‌تواند قاب کاملی از چالش‌های عملی و رویاپردازی برای پیشرفت را که در ثروت لیتیوم افغانستان نهفته است، به تصویر بکشد. معدن وفامل در دره پارون در پس یخچال طبیعی بالای رودخانه پچ در ارتفاع ۱۲‌هزار فوتی پنهان شده است.

وفامل در گفتگو با خبرنگار واشنگتن پست، از ژنراتور مشکل دار و مته‌های نامرغوبش و نیاز به حمل تمامی بار‌ها با الاغ شکایت می‌کند. به گفته او که تا دو سال پیش، وفامل و تیمش با حضور در ارتش افغانستان ۲۸۰دلار در ماه درآمد داشتند، اما پس از سقوط دولت شغل خود را از دست داده اند، در دره‌ای فقیر که در میان کوه‌های پوشیده از کاج احاطه شده است، از کشاورزی به‌سختی غذای کافی برای زنده نگه‌داشتن خانواده‌ها به عمل می‌آید و تنها گزینه برای آن‌ها رفتن به کوه بوده است؛ بنابراین مردان تا حد زیادی به صورت خودآموز آموخته اند که چه نوع سنگی دارای رگه‌های غنی است، چگونه کیسه‌های مواد منفجره آمونیاکی را تنظیم کنند و چگونه مراحل حفاری را انجام دهند. وفامل می‌گوید در هفته‌های اخیر گفتگو‌هایی با مقامات دولتی داشته و خواستار ازسرگیری استخراج لیتیوم شده است. او از پاسخ آن‌ها مبنی بر اینکه ممکن است احتمالا در سال‌جاری، قراردادی با شرکتی خارجی امضا شود، دلگرم شده است و با خوش‌بینی امیدوار است که قرارداد‌های مورد نظر دولت به جذب سرمایه منجر شود.

منبع: دنیای اقتصاد

مطالب مرتبط
عناوین برگزیده