تاریخ: ۰۱ دی ۱۳۹۶ ، ساعت ۱۲:۴۱
بازدید: ۳۲۳
کد خبر: ۸۴۲۱
سرویس خبر : فلزات غیرآهنی

انسان‌ها، خالق ارزشِ خالص در سازمان‌ها

می متالز - «مهدی ابراهیمی»، معاون منابع انسانی شرکت ملی صنایع مس ایران در یادداشتی از نگاه شرکت مس در حوزه اقتصاد مقاومتی و مسئولیت اجتماعی نوشته است. به زعم او به‌جای پرداخت پول به جامعه محلی، باید آن را توانمند کرد.
انسان‌ها، خالق ارزشِ خالص در سازمان‌ها

به گزارش می متالز، خلق ارزش اصلی در هر سازمانی بر عهدۀ انسان است؛ در واقع خلق ارزش با وجود انسان‌ها رخ می‌دهد. بنا به فرمایش امام جعفر صادق(علیه‌السلام) انسان‌ها به مثابه معادن طلا و نقره هستند و به نظر من مقصود فرمایش امام این است که توانایی‌های انسان‌ها هم باید مانند معادن کشف شود؛ بنابراین، وظیفۀ اصلی ما در واقع کشف مهارت‌ها و توانایی‌های انسان است و بر این اساس در شرکت مس تلاش کرده‌ایم مفهوم اقتصاد مقاومتی به‌دور از شعارزدگی تبیین شود؛ بر همین مبنا شرکت مس می‌خواهد در حوزۀ اقتصاد مقاومتی، منابع انسانی مستعد را به‌عنوان مهم‌ترین عامل توسعۀ منطقه شناسایی کند. در این راستا با توجه به تقسیم استان کرمان به چند منطقه و انتخاب آن به‌عنوان معین اقتصادی برای توسعۀ هر منطقه، شرکت مس هم به‌عنوان یکی از پشتیبانی‌کنندگان برنامۀ اقتصاد مقاومتی سعی کرد یک برنامۀ راهبردی تدوین کند و اولین گام هم، تشکیل ستاد اقتصاد مقاومتی با حضور چند تن از مدیران ارشد شرکت برداشته شد تا این کار با نمایش اراده در عالی‌ترین سطح شرکت پیش برود.

در ابتدای کار یک سؤال کلیدی مطرح شد؛ آیا وظیفۀ ما همان روال مألوف و مسبوق است؟ پاسخ مشخص است؛ اگر منظور همان‌هاست که به تشکیل ستاد و برنامه‌ریزی نیازی نبود؛ می‌شد مثل رویه‌های گذشته مبلغی را در نظر گرفت و در بخش‌های مختلف توزیع کرد و فرض کرد مسئولیت اجتماعی‌مان را انجام داده‌ایم، اما آیا می‌توان با این اقدامات سطحی انتظار داشت اقتصادمان مقاومتی باشد؟ آیا این صحیح است که هر وقت کسی در جایی مشکلی پیدا کرد و تاب نیاورد، با تزریق پول مسأله را حل‌وفصل کنیم؟ اگرچه این شیوه راحت‌ترین کار ممکن است، اما این کار قطعاً با مفهوم اقتصاد مقاومتی در تضاد است؛ زیرا در این روش نمی‌توانیم انسان و عنصر خلاق را پرورش دهیم و توانمند کنیم؛ نتیجه و تنها ماحصل این روش، وابسته کردن انسان‌هاست و راحت‌ترین کار و البته بدترین کار همین وابسته کردن افراد است.

در اقتصاد مقاومتی ما در تلاش برای ایجاد انعطاف‌پذیر کردن و انطباق افراد با شرایط هستیم تا در موارد حساس واکنش‌های درستی را به کنش‌های محیطی نشان دهند؛ در حقیقت، هدف اصلی اقتصاد مقاومتی، عمدتاً توانمند کردن افراد است و کسب توانایی واکنش هوشمند به تغییرات محیطی یکی از همین موارد است. تغییرات محیطی ما هم کم نیستند؛ اگر فرض کنیم که دوباره تحریم‌ها برگردد، آیا ما به اندازۀ کافی آمادگی و جسارت مدیریت چنان وضعیتی را داریم؟ باید یک بار برای همیشه باور کنیم که توسعۀ سرمایه‌های انسانی اگر درست انجام شود، یقیناً شاهد به ثمر نشستن اقتصاد مقاومتی خواهیم بود، اما اگر انسان‌هایی نداشته باشیم که به توانایی‌هایشان باور داشته باشند، توسعه ممکن نیست.

یکی از اهداف برنامه‌های جدید ما در قالب اقتصاد مقاومتی، این است که به مخاطبان جامعۀ محلی یادآوری کنیم ایده‌هایشان را دست‌کم نگیرند. کارآفرین کسی است که به موضوعات عادی زندگی به شیوۀ دیگری نگاه می‌کند. جهت‌گیری اقتصاد از «منابع» باید به اقتصاد مبتنی بر «ایده‌های نو» تغییر کند؛ نمی‌توان برای همیشه به نفت دل بست؛ باید روزی را فرض کنیم که برای نفت‌مان مشتری در کار نباشد، آن‌وقت باید چه کنیم؟ در پاسخ به این سؤال باید یادآوری کنیم هر چند دولت یکی از بازیگران مهم عرصۀ اقتصاد است، اما بازیگران مهم‌تری هم هستند که اگر خوب هدایت شوند، می‌توانند به چندوجهی شدن اقتصاد و مقاوم شدن آن کمک کنند. این بازیگران مهم، مردم محلی در هر منطقه‌اند که متأسفانه کمتر دیده شده‌اند. مردم محلی باید به این باور برسند که توان تغییر وضعیت را دارند؛ در این صورت است که می‌توان به تغییر دل بست؛ برای مثال باید در شهربابک و شهرهای دیگر به مرحله‌ای برسیم که وقتی مسألۀ اشتغال مطرح می‌شود، همه انتظار نداشته باشند در شرکت مس استخدام شوند.  

از همین امروز به 30، 40 سال دیگر فکر کنیم که اگر شرکت مس نبود، باید چه کنیم؟ آیا ما به دورۀ «پسامس» هم فکر کرده‌ایم؟ خوش‌بختانه در شرکت مس روی سه موضوع کار کرده‌ایم؛ یک بحث داخلی شرکت است که بسیاری از رویه‌ها بهبود یافته و استفاده از تکنولوژی‌های جدید برای تولید، پیگیری اکتشاف و شناسایی معادن جدید، نهضت کاهش قیمت تمام‌شدۀ تولید و... مواردی از این دست است که با جدیت دنبال می‌شود. این‌ها لوازم اقتصاد مقاومتی در درون شرکت است که خوش‌بختانه همکاری تمام واحدها باعث شد قیمت ‌تمام‌شدۀ محصول هم پایین بیاید و بهره‌وری افزایش پیدا کند، اما آنچه به بیرون برمی‌گردد، بازتعریف مفهوم «مسئولیت اجتماعی» شرکت مس است. در دیدگاه جدید تلاش می‌کنیم به‌جای این‌که پرداخت‌کنندۀ پول باشیم، «همیار» و «همراه» مردم باشیم. ما باید صادقانه وضعیت و ظرفیت مس را روشن و شفاف اعلام کنیم و یکی از این مسائل، وضعیت جذب نیروی انسانی است؛ مردم جامعۀ محلی باید بدانند دیگر امکان استخدام گستردۀ نیروی انسانی در شرکت وجود ندارد و هر اقدامی در این زمینه می‌تواند منجر به ورشکستگی شرکت شود. در عوض تلاش ما باید این باشد که در قالب موضوع مسئولیت‌های اجتماعی، فضاهای جدیدی را شکل دهیم؛ برای مثال شهربابک این استعداد را نشان داد که در قالب حمایت بلندمدت، برنامه‌هایی را برای شکوفایی اقتصادی منطقه طراحی و پشتیبانی کنیم و به عقیدۀ ما کمک به ایجاد 500 فرصت شغلی پایدار، مؤثرتر از اهدای هزینۀ 5000 جهیزیه است؛ بنابراین، مسئولیت اجتماعی مس را طوری طراحی کرده‌ایم که به سمت «همیاری»، «همکاری» و «تحول فرهنگی» حرکت کنیم.

پرداخت مستقیم پول و یارانه به افراد بیکار یا نیازمند، شاید یک مُسکن باشد، اما راه چارۀ اساسی مشکلات نیست؛ در واقع از نظر ما کمک به کاهش نرخ بیکاری و ایجاد شغل پایدار، همان عمل به مسئولیت اجتماعی است و برای این تغییر رویکرد، ابتدا باید جامعۀ محلی را با خودمان همراه کنیم. ما تلاش می‌کنیم مردم استعدادهای شخصی‌شان و ظرفیت‌های منطقه‌شان را خوب بشناسند و برای استفاده از آن آموزش ببینند. ما به جای شیوه‌های گذشته، به‌دنبال حمایت از ایده‌های بلندمدت و هدف‌دار هستیم؛ زیرا در بازتعریف مسئولیت اجتماعی، نوع نگاه ما به جامعۀ محلی، بلندمدت و توسعه‌ای است.

منبع: عصر مس
عناوین برگزیده