تاریخ: ۱۸ دی ۱۳۹۶ ، ساعت ۰۱:۰۶
بازدید: ۳۲۲
کد خبر: ۸۸۳۱
سرویس خبر : فلزات غیرآهنی
گفت‌وگو با مدیرکل دفتر تحقیقات تعاونی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی

توسعه از رهگذر نهادسازی

می متالز - «حمدالله رستمی شهربابکی» که متولد و بزرگ‌شده شهربابک است، در گفت‌وگو با نشریه «تاب‌آوری» از رابطه بین شرکت مس و شهربابک به‌عنوان یکی از مناطق عملکردی این شرکت می‌گوید. او معتقد است شهربابک ویژگی‌هایی دارد که باید برای توسعه آن مدنظر قرار گیرد.
توسعه از رهگذر نهادسازی

شهربابک، یکی از مناطق عملکردی شرکت ملی صنایع مس ایران است که پس از تشکیل ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی استان کرمان، شرکت مس، معین اقتصادی این شهر نیز شد؛ شهری با قابلیت‌های زیاد که می‌تواند توسعۀ آن‌را رقم بزند.
با «حمدالله رستمی شهربابکی»، مدیرکل دفتر آموزش، ترویج و تحقیقات تعاونی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی که متولد و بزرگ‌شدۀ شهربابک است، گفت‌وگو کرده‌ایم. رستمی شهربابکی که دبیر خانۀ تعاون‌گران ایرانی نیز هست، معتقد است: «شهربابک ویژگی‌هایی دارد که باید برای توسعۀ آن مدنظر قرار گیرد.» او هم‌چنین می‌گوید: «برای این‌که شرکت ملی صنایع مس ایران بتواند فعالیت‌های خود در زمینۀ مسئولیت اجتماعی و تاب‌آوری اقتصادی در این شهر را بهتر پیش ببرد، باید یک آشتی‌کنان در این منطقه اتفاق بیفتد.»
 

به‌عنوان کسی که در یکی از مناطق عملکردی شرکت ملی صنایع مس ایران -یعنی شهربابک- بزرگ شده است، عملکرد شرکت مس در حوزۀ مسئولیت اجتماعی و تاب‌آور کردن این منطقه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به‌تازگی جلساتی با شرکت مس و با حضور نماینده و فرماندار شهربابک و هم‌چنین مدیرعامل و مقامات شرکت مس داشته‌ایم تا ببینیم در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی می‌توانیم چه اقداماتی انجام بدهیم. ما به‌خصوص در حوزۀ اشتغال، کارآفرینی و توسعۀ محلی، فکرها و پیشنهاداتی داشته‌ایم و هم‌چنان هم درگیر فکر کردن روی این مسأله هستیم. هم‌چنین با گروهی از دوستان شهربابکی که در تهران زندگی می‌کنند، جلسات کارشناسی‌ای در این حوزه داشته‌ایم و همۀ این‌ها در راستای نقشی است که شرکت مس به‌عنوان معین اقتصاد شهربابک و تعدادی از شهرستان‌های هم‌جوار به‌عهده گرفته است. درنتیجۀ این جلسات نیز پروژه‌هایی را پیشنهاد داده‌ایم و در حال کار روی این پروژه‌ها هستیم.
از دیگر اقداماتی که به کمک شرکت مس در شهربابک انجام شده، ایجاد زمینه‌هایی برای حمایت از مسایل رفاهی و بهداشت و حل مشکلات مردم شهربابک در این زمینه است و تاکنون، بودجه‌هایی هم در این زمینه هزینه شده که باید هدفمند و پایدار باشد. اعتباراتی نیز همواره از طریق شرکت در اختیار فرماندار، امام جمعه و نماینده شهر قرار گرفته که باید در ادامه، به شکل  هدفمندتری هزینه شود تا مفهوم مسئولیت اجتماعی به‌درستی در شهربابک منعقد شود و در شهر پویایی بیش‌تری ایجاد کند.
اما مهم‌ترین نکته این است که شرکت مس، وارد حوزۀ اقتصاد شهربابک و تعامل با مردم و مسئولان شده که به نظرم نقطۀ آغاز مبارکی است و باید قدر آن‌را دانست.

البته این ارتباط همواره وجود داشته، اما بیش‌تر بر کمک‌های بلاعوض تمرکز داشته، اما حالا یک بازتعریف در قالب مسئولیت اجتماعی و در بستر تاب‌آوری اقتصادی صورت گرفته است... .

در سطح کلان‌تر اگر بخواهم صحبت کنم، شرکت مس و شهربابک به لحاظ جغرافیایی، در همسایگی هم قرار دارند؛ به همین دلیل، از همان دهۀ 50 که شرکت مس تأسیس شد، ارتباطات و تعاملاتی بین شهربابک و شرکت وجود داشته که این تعامل، برخی دستاوردها و هم‌چنین دلخوری‌هایی را در حوزۀ اشتغال برای مردم شهربابک دربر داشته است. از طرفی با شکل‎گیری شرکت مس، حتی مردمی که در شهرهای دیگر بودند، به شهربابک برگشتند و از طریق کار در این شرکت، تاکنون روزگار گذرانده‎اند؛ درواقع مس فرصتی برای مردم شهربابک شد. خود من هم حتی مدتی در مس کار کرده‌ام، اما از آن‌جاکه شهربابک در منطقه‌ای کویری واقع شده، با محدودیت منابع آبی مواجه است و همین مسأله دلخوری‌هایی را برای مردم شهربابک در حوزۀ منابع آبی ایجاد کرده است؛ چون بخشی از آب شهر صرف صنایع مس می‌شود و همین موضوع باعث شد مردم شهربابک تصور کنند منابعی در حال خروج از شهرستان است، اما منابعی که به لحاظ اقتصادی از طرف مس به شهر برمی‌گردد، راضی‌کننده و قانع‌کننده نیست؛ بنابراین، معتقدیم اگر حمایت‌های شرکت مس به‌صورت سازماندهی‌شده برای شهربابک اتفاق بیفتد، درنتیجۀ چنین عملکردی می‎توانیم به مفهومی که پرسیدید، برسیم.
در واقع با روش تاب‎آوری اقتصادی، به نهادینه شدن فعالیت‌های اقتصادی پرداخته‎ایم که موجب می‎شود بر توسعۀ اقتصادی و محلی شهر اثر ماندگار بگذارد که در این راستا برخی سیاست‌ها تدوین شده و اقداماتی نیز در شهربابک صورت گرفته است.

این سیاست‌ها و اقدامات چه بوده است؟

توصیه کلی‌ای که ما در این زمینه به مدیریت شرکت مس کردیم، این بود که توسعۀ محلی نیاز به نهادسازی دارد. مجموعه‌های دولتی اقداماتی را در زمینۀ توسعۀ محلی انجام می‌دهند، اما توسعه اگر بخواهد به معنای مشارکت عمومی مردم و یک توسعۀ پایدار باشد، نیازمند برخی نهادسازی‌هاست و یکی از این نهادسازی‌ها این است که یک اکوسیستم کارآفرینی شکل بگیرد. پیش از این کاری که انجام می‎شد، به این شکل بود که پولی در اختیار مردم گذاشته می‎شد تا خودشان کسب‌وکاری راه بیندازند که تجربه نشان داد این روش پایدار نخواهد بود؛ در واقع الزامأ تزریق پول، موجب اشتغال نمی‎شود؛ بلکه یکی از عوامل ایجاد  اشتغال، یک نهاد مالی است که بتواند به‌صورت مستمر اعتبارات ارزان‌قیمت و با شرایط آسان در اختیار مردم بگذارد و چون سیستم‌های بانکی بهرۀ بالا، بروکراسی پیچیده و وقت‎گیر و نظام وثیقه‎ای سنگینی دارند، عمدۀ مردم به‌خصوص افراد فاقد شغل نمی‎توانند از منابع بانکی استفاده کنند و دولت هم به‌خاطر شرایط اقتصادی و بودجه‎ای کشور، امکان تزریق مالی ندارد.

استاندار کرمان در یکی از نشست‌های ستاد اقتصاد مقاومتی اعلام کرده بود که شرکت مس قرار نیست خیریه باشد؛ این تأمین مالی که شما می‌گویید، چه فرقی با این نگاه دارد؟

ما در این شهرها یک نهاد مالی نیاز داریم که اگر شرکت مس هم بخواهد برای توسعۀ محلی به مردم شهربابک کمک مالی بکند، از طریق این نهاد مالی، سازمان پیدا کند و از محل نگهداری منابعی از شرکت مس در این نهاد مالی و از طریق گردش مالی حساب، تأمین مالیِ ایجاد کسب‌وکارها فراهم شود. البته اکوسیستم کارآفرینی، نیازمند عوامل دیگری نیز هست که یکی دیگر از عوامل اکوسیستم کارآفرینی، ایجاد بازار است؛ چون اصل اقتصاد را بازار شکل می‌دهد و اگر تولیدی صورت بگیرد، اما بازار نداشته باشد، آن بنگاه اقتصادی به رکود و تعطیلی می‌رسد.
خیلی از بنگاه‌های اقتصادی که در سی‌چهل سال گذشته توسط مردم در شهربابک ایجاد شده‌، تعطیل شده‌اند که یکی از علل این تعطیلی، بازار بوده است؛ درنتیجه برای ایجاد بازار باید فکر شود و بخشی از این ایجاد بازار را شرکت مس می‌تواند انجام دهد؛ به‌طور مثال برخی از خریدهای شرکت مس می‌تواند به‌عنوان بازار تلقی شود و مثلأ اگر شرکت مس سالی هزار دست لباس نیاز دارد، این کار را به بنگاه‌های اقتصادی داخل شهر واگذار کند.
یکی دیگر از نهادها، نهاد مشاورۀ مالی است که نیاز داریم در شهربابک ایجاد کنیم؛ چون فعالیت اقتصادی پیچیده است و کسی که می‌خواهد کسب‌وکاری راه بیندازد، باید برخی مهارت‌های ویژه را داشته باشد؛ به‌طور مثال باید مهارت‌های حقوقی، مدیریتی، بیمه‌ای، نیروی انسانی، فروش، مذاکره و تحلیل بازار را داشته باشد؛ بنابراین، برای تأمین همۀ این مهارت‌ها، باید یک نهاد مالی تأسیس شود؛ یعنی شرکت تخصصی که بتواند به این کسب‌وکارها مشاوره دهد و آن‌ها را توانمند کند تا چالش‌هایی که در حوزۀ کسب‌وکار -چه در مرحلۀ تأسیس و چه در مرحلۀ توسعۀ کسب‌وکار-  برای کارآفرینان ایجاد می‌شود را مدیریت کند؛ بنابراین، اگر این سه نهاد به اضافۀ پشتیبانی سیاسی و اداری در اکوسیستم کارآفرینی ایجاد شود و مجموعۀ دستگاه‌های دولتی مکانیزم‌ها و سازوکارهای صدور مجوزها را در فرآیندهای تأمین زمین و آب و غیره تسهیل کنند، مجموعۀ این عوامل در حوزۀ کسب‌وکار و اشتغال می‌تواند تحرک ایجاد کند. البته در این زمینه چند پروژه تعریف شده که شرکت مس در برخی شهرها در حال پیاده‌سازی است که یکی از این کارها تأسیس شرکت مشاوره‌ای با حضور جوانان شهربابکی است که روی کسب‌وکارهای موجود، چه آن‌هایی که تعطیل شده‌اند و چه آن‌هایی که راکد شده‌اند، تحقیق می‌کنند تا با تحلیل آسیب‌شناسانه، راه‌حل‌هایی را استخراج کنند تا برای فعالیت دوبارۀ این کسب‌وکارها اقداماتی انجام شود. هم‌چنین یک طرح مطالعاتی انجام شده که یک ساختار مالی را پیشنهاد بدهد و کمک‌های شرکت مس در حوزۀ اقتصاد شهربابک ازطریق این کانال مالی مدیریت شود؛ ضمن این‌که کمک‌ها، پراکنده و متفرقه یا مستقیم نباشد و ازطریق گردش حساب‌های شرکت، اندوخته‌ای ایجاد کند که از محل آن بتوانند وام‌های اشتغال‌زایی و پروژه‌های کسب‌وکار را تأمین کنند.

فارغ از حمایت‌های شرکت مس، چقدر نقش خود مردم برای تاب‌آور شدن اقتصاد شهرهای کوچک و ریشه‌کن شدن بیکاری به‌صورت پایدار، مهم است؟

همۀ شهرهای کوچک، یک مشکل اجتماعی مشترک به‌خصوص در حوزۀ اقتصاد و کارآفرینی دارند؛ درواقع دولت، مردم را عادت داده که راه‌حل همۀ مشکلات را از دولت بخواهند. ما در شهربابک افرادی داریم که در بانک چندصد میلیون پول ذخیره دارند و همزمان با چنین شرایطی، دو جوانِ بیکار در خانه دارند و اگر هم بپرسیم چرا کاری نمی‌کنید، می‌گویند دولت باید اشتغال‌زایی کند؛ بچه‌ها دنبال کار می‌گردند و نیست و سرچشمه باید کار ایجاد کند؛ یعنی روی توانمندی خودشان تمرکز نمی‌کنند که بگویند من پول دارم، تخصص هم دارم؛ پس پول را به کار بیندازم؛ درنتیجه ما نیاز داریم یک‌سری فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی انجام دهیم تا جامعۀ شهربابک مثل خیلی دیگر از جوامع، به این خودباوری برسد که می‌تواند با اتکا به منابع داخلی خود، مشکلات را حل کند.

فکر می‌کنید ریشۀ چنین نگاهی به دولت یا شرکت‌ها و بنگاه‌های بزرگی مثل مس کجاست؟ به نظر می‌رسد یکی از ریشه‌های آن نگاه اشتباهی باشد که به موضوع مسئولیت اجتماعی دولت‌ها و شرکت‌ها وجود دارد؟

این روحیه فقط در شهربابک وجود ندارد؛ اصولأ نحوۀ رفتار دولت در 40 سال گذشته به‌گونه‌ای بوده که فکر کرده باید همۀ مشکلات را حل کند و در این پارادایم ذهنی، دولت، مردم را به این عادت داده که به هر مشکلی برخوردید، من هستم؛ چون دولتی برخاسته از انقلاب بوده و فکر می‌کرده باید به مردم خدمت برساند و مردم هم فکر کرده‌اند انقلاب کرده‌اند تا رفاه و آسایش داشته باشند؛ درحالی‌که ابتدای انقلاب جمعیت کم‌تری داشتیم و قیمت نفت بالاتر بود، اما اکنون توان مالی دولت کم‌تر شده؛ در نتیجه دولت باید بداند اگر قرار است توسعه‌ای اتفاق بیفتد، باید از درون جامعه باشد.
اما دربارۀ شرکت مس؛ شرکت مس، یک شرکت اقتصادی بزرگ است که از منابع محلی استفاده می‌کند؛ در نتیجه باید نقش خودش را در اقلیمی که در حال فعالیت است، تعریف کند؛ این‌که آیا می‌خواهد یک عضو اضافی بر این پیوند باشد، یا می‌خواهد خودش را با ساختار اقلیمی و شرایط بومی منطقه تطبیق بدهد؛ درواقع باید پیوندهای ارتباطی بین جوامع محلی و شرکت‌های این‌چنینی شکل بگیرد تا موجب هم‌افزایی و قوام کار شود. واقعیت این است که مس این پیوندها را خیلی دقیق تعریف نکرده و سامان نداده و ارتباطات بیش‌تر کارگری- کارفرمایی و استفاده از منابع بوده است؛ بنابراین، باید ببیند در قالب فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی، چه نقشی می‌تواند در توسعۀ منطقه و سامان‌بخشی به آن ایفا کند که این موضوع هنوز شفاف تعریف نشده و اکنون در قالب طرح اقتصاد مقاومتی می‌تواند این نقش‌ها را ایفا کند.
مردم شهربابک به لحاظ رفاهی از میانگین کشور بالاتر هستند؛ درآمدهای حاصل از کار در شرکت مس، نهادهای دولتی، فروش دام و محصولات کشاورزی، ثروت زیادی را برای مردم به‌وجود آورده است، اما به‌خاطر کم‌کاری در حوزۀ فرهنگی، درآمدها یا در بانک‌های شهربابک یا شهر یزد ذخیره می‌شود و یا به‌صورت زمین و مسکن در این شهرها در می‌آید که این مسأله باعث رکود شغلی و اقتصادی شده است که مس می‌تواند در این حوزه سرمایه‌گذاری کند و این نگاه را از بین ببرد.

پیشنهادی هم در این زمینه دارید؟

به نظرم ابتدا باید یک آشتی‌کنان بین مردم شهربابک و شرکت مس اتفاق بیفتد. باید آن احساس منفی که در طول این سال‌ها شکل گرفته، از بین برود، این احساس غم و زیانی که نسبت به سرچشمه دارند، با اقداماتی که انجام می‌شود، از بین برود و به این حس برسند که همان‌طور که منابعی را از دست می‌دهند، در عین حال داده‌هایی را دریافت می‌کنند؛ گرچه هم‌اکنون هم بخشی از مردم شهربابک در سرچشمه کار می‌کنند و منابع زیادی از قِبَل این تلاش و فعالیت به اقتصاد شهربابک وارد می‌شود.
اقدام دیگر، فعالیت‌هایی است که نوعی تحرک اقتصادی در شهر ایجاد کند و شرکت مس بتواند نوعی رهبری در توسعۀ شهربابک ایفا کند. شرکت مس می‌تواند در شکل جدید و از راه اقتصاد مقاومتی و ایجاد فضای گفت‌وگوی سالم، نقش خودش را در توسعۀ محیط‌های پیرامونی ازجمله شهربابک ایفا کند و درواقع نوعی مدیریت بر اکوسیستم کارآفرینی داشته باشد که برای این کار نیاز داریم یک‌سری اقدامات فرهنگی و اجتماعی انجام دهیم که در شهربابک سازماندهی شود و مس می‌تواند به لحاظ مالی این اقدامات را حمایت کند تا براساس این اقدامات، مردم شهربابک نگاه‌شان را به داشته‌هایشان متمرکز کنند؛ چون مردم با استعدادی هستند و مهارت‌ها و تخصص‌های زیادی در شهر وجود دارد، فارغ‌التحصیلان زیادی در رشته‌های مختلف داریم و شهربابک شرایط جغرافیایی مناسبی به لحاظ جادۀ ترانزیت دارد و هم‌چنین منابع مس فراوانی در اطرافش دارد؛ در چنین شرایطی نباید در این شهر بیکار وجود داشته باشد.
هم‌چنین برگزاری همایش‌ها، جشن‌ها و آیین‌ها و مسابقات ورزشی می‌تواند به رشد روحیۀ خودباوری مردم شهربابک کمک کند؛ ضمن این‌که این اقدامات هزینۀ زیادی ندارد و با حفظ مؤثر این حضور، شرکت مس می‌تواند این اقدامات را زمینه‌ساز اعتماد متقابل قرار دهد و اهدافش را در توسعۀ منطقه عملی کند.

عناوین برگزیده