تاریخ: ۲۳ تير ۱۳۹۸ ، ساعت ۱۳:۳۰
بازدید: ۱۹۵
کد خبر: ۴۴۸۳۱
سرویس خبر : معادن و مواد معدنی
برگزیده بنیاد ملی نخبگان در علوم زمین کشور:

استارت‌آپ بدون نوآوری معنا ندارد

می متالز - امیربیژن یثربی، مدرک دکترای خود را در رشته منابع زمین (Earth Resources) از دانشگاه اگستر انگلیس، مدرسه معدن کَمبورن گرفته و برگزیده بنیاد ملی نخبگان در علوم زمین کشور است.
استارت‌آپ بدون نوآوری معنا ندارد

به گزارش می متالز، با یثربی در زمینه استارپ‌های معدنی به صحبت نشستیم. او از شکاف بین پدیده‌های «مهندسی معکوس» و «استارت‌آپ» گفت و نوآوری را پرکننده این شکاف دانست. اگرچه آنچه این کارشناس درباره موضوع استارت‌آپ‌ها می‌گوید کمی تلخ است اما در نهایت بر دل می‌نشیند.

 

سر صحبت را با یک پرسش کلی باز می‌کنم. اوضاع و احوال استارت‌آپ‌های معدنی در ایران چطور است؟

در ایران وقتی از استارت‌آپ حرف می‌زنیم، نمی‌توانیم از معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری نام نبریم. به باور من، این سازمان تسهیلات خوبی برای استارت‌آپ‌ها در نظر گرفته؛ تسهیلاتی که بی‌شک مرهون زحمات سورنا ستاری، معاون علمی و فناوری رئیس‌جمهوری ایران و رئیس بنیاد ملی نخبگان است. من به این دلیل که برگزیده بنیاد ملی نخبگان در علوم زمین کشور هستم، خود را پروژه‌ای از این معاونت می‌دانم اما به باور من توجهی که تاکنون از این معاونت به استارت‌آپ‌های بخش معدن کشور شده، به طور تقریبی صفر بوده است.

 

شما در رشته مهندسی معدن تحصیل کردید و برگزیده بنیاد ملی نخبگان در علوم زمین بودید. پس چطور می‌گویید هیچ توجهی به این بخش نشده است؟

ما صندوقی به نام صندوق حمایت از پژوهشگران جوان داریم که زیرمجموعه معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری است. این صندوق به طور کامل بر پشتیبانی از استارت‌آپ‌ها و تخصیص بودجه به پروژه‌های تحقیقاتی متمرکز شده و اپلیکیشنی که در این صندوق است، یکی از حرفه‌ای‌ترین اپلیکیشن‌هایی است که تاکنون دیده‌ام اما اگر به فهرست پروژه‌هایی که در این صندوق قرار دارد و قرار است به آنها بودجه تحقیقاتی ارائه شود، نگاهی بیندازید می‌بینید چند مورد از این پروژه‌ها در بخش معدن فعال هستند و در اولویت دریافت بودجه قرار دارند. در چنین شرایطی می‌توانیم انتظار داشته باشیم که استارت‌آپ‌های معدنی در داخل کشور رشد کنند؟

 

چرا فکر می‌کنید استارت‌آپ‌های معدنی برای شروع نیاز به حمایت آن‌چنانی دولت دارند؟

استارت‌آپ یعنی چه؟ یعنی نوعی فناوری‌ که به یک نوآوری برسد یعنی فناوری از قبل وجود داشته اما شما آن را بهینه می‌کنید و ارتقا می‌دهید. نوآوری در همه جای جهان آزمون و خطا دارد، آزمون و خطا نیز هزینه دارد و بودجه می‌خواهد. وقتی بودجه نباشد چطور پروژه می‌خواهد حرکت کند؟ به باور من استارت‌آپ‌های معدنی اصلا در ایران متولد نشده‌اند که بخواهند از جا بلند شوند و حتی می‌توانم بگویم تصمیم تولد آنها گرفته نشده است.

 

به طور دقیق به چه چیزی استارت‌آپ می‌گویید؟

متاسفانه در کشور ما استارت‌آپ همان مفهوم مهندسی معکوس را دارد؛ مهندسی معکوسی که عمری ۳۰ ساله در ایران دارد. من شهید حسن تهرانی‌مقدم را پدر مهندسی معکوس در ایران می‌دانم. ایران در زمان جنگ چند موشک از لیبی گرفت و شهید تهرانی‌مقدم از آقای رفیق‌دوست، وزیر وقت دفاع که در آن زمان وزیر سپاه نامیده می‌شد، خواست که به اصطلاح دل و جگر یکی از این موشک‌ها را درآورد. ایشان هم به شهید اعتماد کرد و اجازه این کار را داد. این کار به توانایی امروز کشور در موشک‌سازی انجامیده؛ توانایی‌ای که با مهندسی معکوس شروع شد. بنابراین از عمر مهندسی معکوس در ایران چیزی بیش از ۳۰ سال می‌گذرد اما ما همچنان اندر خم مهندسی معکوس مانده‌ایم و نام مهندسی معکوس را گذاشته‌ایم استارت‌آپ. نوآوری نداریم بلکه مدل خارجی را می‌گیریم، دل و جگرش را درمی‌آوریم و همان را می‌سازیم. بعد می‌گوییم بومی‌سازی کرده‌ایم و این قطعه را دیگر از خارج وارد نمی‌کنیم، در حالی که نوآوری لازمه استارت‌آپ است یعنی این قطعه را که مشابه خارجی دارد بسازیم و البته کارآیی بیشتری به آن ببخشیم و به عبارتی دیگر نسل فناورانه آن را عوض کنیم وگرنه تقلید که استارت‌آپ نیست.
به باور من تنها جایی در ایران که نوآوری داشته‌ایم، همین صنایع موشکی است که با مهندسی معکوس شروع شد اما حالا به جایی رسیده که خلاقانه است و می‌توانیم بگوییم فناوری این مدل در دست ما است. اکنون سازمان هوا فضای سپاه اعلام می‌کند که موشک سجیل۲ فقط به ایران اختصاص دارد، رقیب ندارد و هیچ کشور دیگری غیر از ایران به این دستاورد نرسیده است. این یک استارت‌آپ از نوع نظامی با توان دفاعی بازدارنده است.

 

به نظر شما چرا چنین دستاوردی در بخش‌های غیرنظامی از جمله بخش معدن کشور حاصل نشده است؟

به یک دلیل بسیار ساده. ما در ایران ثابت کردیم هر جا اراده بوده، دستاورد داشته‌ایم. در صنایع موشکی جزو ۱۰ کشور برتر هستیم و در پزشکی و سلول‌های بنیادی نیز در زمره بهترین‌های جهان هستیم؛ یک روز اراده کردیم جاده‌های کشور را گسترش دهیم و اکنون در جاده‌سازی و سدسازی، یکی از توانمندان جهان هستیم. هر چند استثناهایی هم وجود دارد که در این عرصه‌ها موفق عمل نکرده‌ایم اما در کل اگر اراده به انجام کاری داشتیم، موفق شدیم. همچنین در عرصه‌های ورزشی موفقیت‌هایی داشته‌ایم اما به گفته محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، در اقتصاد اراده وجود نداشته است. درست است در جنگ اقتصادی هستیم اما برای حل چالش‌های اقتصادی اراده نکرده‌ایم. جایی که اراده وجود داشته است، تمام موانع را کنار زده‌ایم.
ما در بخش معدن نیاز به نوآوری فناورانه داریم. فناوری، هزینه و خطای انسانی را کم می‌کند و دقت را افزایش می‌دهد. در نهایت به ایجاد محصولی با کیفیت بالاتر و هزینه کمتر می‌انجامد و قدرت را در بازار رقابتی جهان افزایش می‌دهد. بهای محصول معدنی از نرخ جهانی پیروی می‌کند و درآمد منهای هزینه سود است، پس هر چه هزینه تولید کمتر باشد، سود حاصل بیشتر است.

 

با وجود ذخایر غنی معدنی در ایران، چرا باید چنین غنیمتی از نگاه سازمان‌های دولتی پشتیبان استارت‌آپ‌ها از جمله معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری مغفول بماند؟

چون در ایران به پروژه‌هایی که زودبازده هستند و به عبارتی دیگر از همان ابتدا پولساز هستند، بها داده می‌شود و پروژه‌های مرتبط با بخش معدن به دلیل دیربازده بودن از سوی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری محل توجه نیست. چشم‌انداز بلندمدت نیست یعنی ما می‌خواهیم یک شبه به پول برسیم و از سرمایه‌گذاری بلندمدت هراس داریم، در حالی که تامین رفاه نسل آینده در دل پروژه‌های بلندمدت از جمله پروژه‌های معدنی است. وقتی نگاه این گونه است، انتظار دارید استارت‌آپ‌های معدنی شکل بگیرند؟
مسئله دیگر وجود مدیران سنتی بخش معدن است. بدنه مدیریت کلان در بخش معدن در میانگین سنی بیش از ۵۰ سال قرار دارند. در بین این مدیران، گروهی هر چند در سنین بالا قرار دارند اما دید آنها وسیع است و از ایده‌های نو استقبال می‌کنند. حتی در یکی از شرکت‌های معدنی کشور، شاهد وجود معاونت تحقیق و توسعه بودم که در آن قطعاتی با کیفیت مطلوب ساخته می‌شد؛ قطعاتی که نیاز کشور را به خارج قطع می‌کرد اما چنین چیزی در بسیاری از شرکت‌های معدنی ما وجود ندارد. مدیران ما سنتی هستند و با پدیده‌های نوظهوری همچون استارت‌آپ آشنایی ندارند. گروهی از این مدیران حتی بازنشستگانی هستند که براساس قانون نباید کار کنند و برای آنها نوآوری فقط صرف هزینه‌ای است که معلوم نیست نتیجه‌ای در پی داشته باشد یا نه! من پیش‌تر گفته‌ام و اکنون هم می‌گویم مدیران ما در ایران مدیران هزینه هستند و فقط بر کاهش هزینه‌ها تمرکز دارند. این دید وجود ندارد که ما باید سرمایه‌گذاری کنیم که در میان‌مدت یا درازمدت آورده داشته باشد.

 

استارت‌آپ‌های معدنی، غیر از معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری از چه محل‌های دیگری می‌توانند پشتیبانی شوند؟

گزینه دوم شرکت‌های معدنی داخلی هستند که آنها هم اگر با همان دید سنتی مدیریت شوند، امیدی به پشتیبانی از سوی آنها نمی‌رود. نتیجه این می‌شود که ما یکی از ثروتمندان جهان از نظر وجود ذخایر معدنی هستیم اما در استخراج و حتی اکتشاف و فرآوری در مقایسه با بخش معدن در جهان هنوز یکی از سنتی‌ترین‌ها هستیم. ما در بازاریابی هم با شیوه‌های سنتی پیش می‌رویم. به همین دلیل هزینه تولید در کشور ما در مقایسه با دیگر کشورهای معدنی رقیب، در بازار جهانی بالاتر می‌رود و توان رقابت ما را پایین می‌آورد.

 

درباره اهمیت نوآوری باز هم حرفی دارید؟

من ۲ سال پیش در گفت‌وگویی با شما به چهارگانه‌ای متشکل از دلار، ترامپ، چین و قرارداد آب و هوایی پاریس اشاره کردم و این ۴مورد را در تعیین بهای مواد معدنی در جهان موثر دانستم. امروز پس از ۲ سال می‌گویم از آن چهارگانه، ۲ مورد از بین رفته و به دوگانه ترامپ و چین تبدیل شده است. ترامپ تعرفه واردات کالا از چین به امریکا را افزایش داد تا چین در جایگاه دومین اقتصاد توانمند جهان از امریکا به عنوان قدرتمندترین اقتصاد جهان پیشی نگیرد. خیلی‌ها بر این باورند که چین در نهایت بر امریکا غلبه خواهد کرد اما من باور دارم که این اتفاق نمی‌افتد چون در چین برخلاف امریکا ایده متولد نمی‌شود.
بسیاری از تولیدات چین همان مهندسی معکوس محصولاتی هستند که پیش‌تر در سایر کشورها با توان فناورانه بالاتر از چین ساخته شده‌اند و چین در واقع کپی این محصولات را با کیفیت پایین‌تر تولید می‌کند. اما کشوری برنده است که ایده‌پرداز باشد و مهندسی معکوس مانع تولید ایده است. به باور من ضعفی که در ایران در ایده‌آفرینی وجود دارد، از نظام آموزشی ما سرچشمه می‌گیرد؛ نظام آموزشی که به ما حل مسئله را یاد داده نه طرح مسئله را.

 

به نظر شما استارت‌آپ‌ها در کدام کشورها توانمندتر عمل کرده‌اند؟

در دنیای غربی که اکنون با ما در جنگ اقتصادی است، ایده‌پردازی می‌شود و مانع ایده‌پردازی با همه هزینه‌های آن نمی‌شوند. به باور من ۲ نوع کشور وجود دارد؛ کشورهای محصول‌محور که من آنها را کشورهای اقتصادی نوظهور کالامحور نام دادم و چین، هند، برزیل و به تازگی قزاقستان در این گروه می‌گنجند و تولید کالا می‌کنند. گروه دیگر نیز کشورهایی هستند که خدمات فنی و مهندسی ارائه می‌کنند مانند امریکا و بخشی از اروپای غربی و همچنین روسیه و کانادا. کشورهای گروه دوم همان کشورهای ایده‌پرداز هستند که استارت‌آپ‌ها به آنها تعلق دارند.

 

چه کنیم که در بخش معدن، استارت‌آپ به معنای واقعی داشته باشیم؟

نخست باید به نیروهای توانمند در این عرصه اعتماد شود. من مدیرانی را می‌شناسم که به افراد ایده‌پردازی مانند من و همکاران من به چشم «آتاری‌باز» نگاه می‌کنند.
 در واقع آنها دانشی نسبت به فناوری که درباره آن صحبت می‌شود، ندارند. در این شرایط انتظار از نیروی باسواد و توانمند چیست؟ معجزه؟ باز هم تاکید می‌کنم که نوآوری بودجه می‌خواهد. وقتی پروژه نوآورانه تغذیه نشود با همه توانمندی و دانشی که وجود دارد چه می‌توان کرد؟ نتیجه ناآگاهی مدیران معدنی از فناوری‌های روز این است که دانشجوی رشته مهندسی معدن و رشته‌های مرتبط که ذهنش پر از ایده است هم امروز در پی فرصت‌های موفقیت‌آفرین در جایی خارج از کشور است.


شما در صحبت‌های‌تان به صنایعی مانند آی‌تی اشاره کردید که از توجه سازمانی مانند معاون علمی و فناوری دفتر ریاست جمهوری برخوردارند. به نظر شما آنها چطور خود را ثابت کردند؟ یعنی فعالان بخش معدن هیچ ضعفی نداشتند و همه چیز به عوامل بیرونی برمی‌گردد؟

آنها خود را ثابت نکردند. امتیاز زودبازدهی را دارند، در حالی که ذات معدن دیربازده است. این را بگذارید در کنار ضعف‌هایی که بخش معدن کشور در خود دارد و قدرت چانه‌زنی آن را پایین می‌آورد. ما نفرین شده نفتیم و در نتیجه آن بخش معدن ایران جایگاه واقعی خود را با وجود کثرت و تنوع ذخایر ندارد. درحال‌حاضر بخش معدن در کشور ما از شرکت ملی نفت ثروتمندتر است و درست است که تحریم گلوگاه اقتصاد ایران را فشار می‌دهد اما معدن و صنایع معدنی در مقایسه با نفت آسیب‌پذیری کمتری از تحریم‌ها دارند.

 

بخش معدن کشور در کدام زمینه بیش از همه نیاز به نوآوری دارد؟

با توجه به اینکه استخراج در کشور ما سنتی انجام می‌شود و سال‌هاست ماشین‌آلات جدید وارد کشور نشده، بزرگ‌ترین دغدغه بخش معدن تولید قطعاتی است که در استخراج و فرآوری استفاده می‌شود.
بنابراین مهندسی معکوس در تولید قطعات توصیه می‌شود اما ماندن در مهندسی معکوس یعنی درجا زدن نه رشد کردن. ما نباید تنها دلخوش باشیم که نیاز خود را به خارج از کشور به صفر رسانده‌ایم بلکه باید به سمتی برویم که خارج را به خود نیازمند کنیم.
 این اتفاق با رشد استارت‌آپ‌ها به معنی واقعی کلمه انجام می‌شود تا بتوانیم بگوییم فناوری بومی داریم نه اینکه فناوری را بومی‌سازی کرده‌‌ایم. همه چیز به همان اراده برمی‌گردد. اگر اراده باشد بودجه هم می‌آید. این در شرایطی است که ما، هم در بخش معدن و هم در سایر عرصه‌های علمی از شمار و توان مطلوب نیروی انسانی برخورداریم چون ایران کشور استعدادهای ناب است.

عناوین برگزیده